AGAINST THE WIND

در برابر باد

AGAINST THE WIND

در برابر باد

...

 

 

شکسته تن از سالیان هم آغوشی

 

در انجماد چهار فصل چوبهء تیرباران،

 

باردارم

 

باید انگشت هایم را

 

به لبهای چگوارا

 

بگیرانم

 

ویار دود سیگار برگ؛ آه

 

هراس بی آشیانگی دارد این جنین..

 

بگذار بهار بیاید!

 

به جوانه ای از پوتین های پوسیده ام

 

بگذار تابستان!

 

هوای شرجی موتورسیکلتهای بی سوار

 

اورا از بین پاهام بر زمین بگذارد..

 

ویرانم کرده

 

بوی ساقه های نیشکر،

 

عرق ریزان هوشی مینه

 

بهار دوردست شکوفه های سیب..

 

موغام تلخی به گوش میرسد

 

از بند پوتین هایم.

 

ناف جنینم را

 

به قلعه های سنگی آذربایجان گره بزن.

 

 

 

 

نظرات 4 + ارسال نظر
احسان محمدی چهارشنبه 24 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:48 ق.ظ http://rafighebivafa.blogfa.com/

سلام
بسیار زیباست
لذت بردم
ممنون
زنده باشی
یا حق

سید علیرضا رئیسی شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 08:22 ق.ظ http://kashkoolraeesi.mihanblog.com/

با سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما دوست گرامی

تارنمائی دارم تاریک و سرد که با چراغ حضور که ضمیمه نظر زیبا ست روشن و گرم خواهد شد
پس در این راه درنگ نفرمائید

غلامرضا نصراللهی شنبه 19 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 11:45 ب.ظ http://ghn92.blogfa.com/

سلام خانم طلوعی
اندیشه ها و دغدغه های بلندی دارید و در زبان و تخیل نیز به پیشرفت خوبی رسیده اید. آفت شعر اجتماعی این است که ممکن است به ورطه شعار بیفتد پس با عمق اندیشه و استفاده از تصاویر و داشتن تخیل قوی و تکنیک می توان از غلبه این آفت بر پیکر شعر جلوگیری کرد.
شما دعوتید به ضیافت شعر. منتظر نگاه مهربان و نظرات ارزنده شما هستیم.

غلامرضا نصراللهی شنبه 19 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 11:50 ب.ظ http://www.ghn92.bl0gfa.com

سلام شاعر گرامی خانم طلوعی
در صورتی که مایل به تبادل لینک هستید اطلاع دهید تا اقدام شود.
آسمان شعرتان پرباران.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد