VICTOR, HUGO
۱:
بارانهای گرمسیری را زیر و رو میکنند
در پی ات
اوورکت های دلتنگ،
کلاههای سرخ؛
از آن بالا
برای ساقه های نیشکر
دستی تکان بده!
تا صبح
تمام زمین
شبیه تو خواهد شد..
۲:
mamma take this badge off of me
i can't use it anymore
its getting dark too dark for me to see
i feel im knockin' on heaven's door
mamma put my guns in the ground
i can't shoot them anymore
that long black cloud is comin' down
i feel i'm knocking on heaven's door
متن ترانه ای از باب دیلن
شعر: جان مک دونالد
ترجمه: پروین طلوعی
Sun through the branches
Calligraphy:
Tree on water
خوشنویسی خورشید از میان شاخه ها:
درختی بر آب
خشاب لهیده ای پشت این خاکریز
سینه پهلو کرده است
دوشنبه ها
دفترت را از دو بال بکَن
و دورش پیله ای تیرباران کن
پوتین جدیدی به پیامبری می رسد.
شعر: جان مک دونالد
ترجمه: پروین طلوعی
Dawn
Light moves across
The curve of the apple
سپیده دم؛
بر انحنای سیب می گذرد
نور
ماه نوشت:
1: آجیل رو تحریم کردیم دیشب من و پدر از حضور بر میز عید.. باشد که دندان سالمی و پوست بی جوشی و جیب در امان مانده ای.. آمین!
2: لطفا اگر بالای 50 کیلو وزن دارید و زیر 60 سال سن، بنابراین همتی کنید و با رجوع به مراکز انتقال خون، کمی از بار کمبود خون در این مراکز رو جبران کنید..